گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:ما نیز قیامت که بگفتند بدیدیم با حور نشستیم و به فردوس رسیدیم

❈۱❈
ما نیز قیامت که بگفتند بدیدیم با حور نشستیم و به فردوس رسیدیم
زان می که حلال است چنان مست ببودیم کز هرچه حلال است و حرام است بریدیم
❈۲❈
مستان الستیم ولی نفی گمان را با خلق نمودیم که بی خود زنبیدیم
آب خضر اینجاست که ماییم ولی چشم باریک نظر بود سر چشمه ندیدم
❈۳❈
اول به دم اهل علو غره نبودیم صوری به جهان در زسر جهل دمیدیم
دیگر به ورع جامه ی طامات ندوزیم یک رنگ ببودیم و دوتایی بدریدیم
❈۴❈
تو خود منه ای خواجه که ما هم چو گروهه با آخر سررشته ی خود باز دویدیم
آن بار کژی بود که بی فایده عمری از عقل به تنبیه و ستم می طلبیدیم
❈۵❈
دیوانه ببودیم نزاری و محال است امید به هشیاری آن می که چشیدیم
گر فایده ی دیگرت از عشق نباشد آخر نه بدین واسطه از خود برهیدیم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۹۱۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها