گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:دیر برآمد که روی یار ندیدیم جرعه ای از جام وصل او نچشیدیم

❈۱❈
دیر برآمد که روی یار ندیدیم جرعه ای از جام وصل او نچشیدیم
کار به هم برزدیم و هیچ نکردیم از پس عمری که انتظار کشیدیم
❈۲❈
وعده ی وصلی رسیده بود به اول خود نرسید آن به ما و ما برسیدیم
با سر سررشته ی رضا نفتادیم بس که به خود هم چو کرم پیله تنیدیم
❈۳❈
با قدم اول آمدیم چو عمری بی هده بر سمت رای خویش دویدیم
نفخه ی صورِ صدایِ عشق برآمد جمله ز تشویش هیبتش برمیدیم
❈۴❈
با ملک الموت عشق سود نکردیم گرچه به زاری و زور باز چخیدیم
عاقبت الامر ترک خویش گرفتیم وز درکات مشابهت برهیدیم
❈۵❈
هم چو نزاری ز چارچوب طبیعت باز سوی آشیان سدره پریدیم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۹۱۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها