حکیم نزاری:یک بوسه زان دو شکَرِ شیرین تر از نبات ارزد به نزد من به همه ملکِ کاینات
❈۱❈
یک بوسه زان دو شکَرِ شیرین تر از نبات
ارزد به نزد من به همه ملکِ کاینات
خضر از کجا و خطِّ غبار تو از کجا
یک بوسه از لب تو و صد چشمه ی حیات
❈۲❈
خواهد که احتراز کند از بلا خرد
لیکن به قولِ او نکند عشق التفات
دانم که احتمالِ مواعید واجب است
آری ولی نه صبر پدیدست و نه ثبات
❈۳❈
تا بر بساط عشق نشستم بدیده ام
خود را به پایِ پیلِ غمت گشته شاه مات
تا آخرین نفس که به گرداب می رود
امّید منقطع نکند غرقه از نجات
❈۴❈
ای رویِ خوبت از درِ بغداد خوب تر
یک غمزه کز دو دیده ی من می رود فرات
نقشِ رخِ تو گر سویِ هندوستان برند
دیگر کسی صنم نپرستد به سومنات
❈۵❈
اسلامیان اگرچه به احکامِ مفتیان
جایز نمی کنند به بت خانه در صلات
گر هیچ روزی از درِ بت خانه بگذری
در پایت افتد از سر عِزّی تمام لات
❈۶❈
هستم به اختصاص مپندار نیستم
مستظهر از عنایتِ شاهِ شریف ذات
آری به شرطِ محبّت ترا به حق
بر عضو عضوِ من توجّه شود زکات
❈۷❈
بر هر دو چشم گرد گیرد و گردن نهد به طوع
خطِّ تو گر به خونِ نزاری کند برات
کامنت ها