گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:گر باز میسّر شودم رویِ تو دیدن جان پیش کشم تا به کی از جور کشیدن

❈۱❈
گر باز میسّر شودم رویِ تو دیدن جان پیش کشم تا به کی از جور کشیدن
طاقت برسیده‌ست ز طوفانِ فراقم فریاد ز من وز تو به فریاد رسیدن
❈۲❈
بر من چه ملامت اگرم طاقتِ آن نیست کز کوی تو باید به سفر راه بریدن
گویند که چون یارِ تو بسیار توان یافت آری همه جا هست بباید طلبیدن
❈۳❈
سهل است بریدن سرِ عشّاق به شمشیر لیکن نتوانند ز احباب بریدن
رویی دگرم نیست به جز راه سپردن کاری دگرم نیست به جز دست گزیدن
❈۴❈
خون خوردن و جان کندن و دل‌سوخته بودن سهل است بر امیدِ ملاقات تو دیدن
بی‌روی‌ تو آرام نمی‌بودم و اکنون خرسندم از آوازه‌ی نامِ تو شنیدن
❈۵❈
خوش باش نزاری که ز عشّاق خوش آید نالیدن و بر دل زدن و جامه دریدن
چون بی‌دل و بی‌هوشی اگر می نخوری به آتش به همه حال برآید ز دمیدن

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۹۷۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها