حکیم نزاری:ماه رویا قصدِ جانِ مردمِ بیدل مکن کار بر بیچارگانِ ممتحن مشکل مکن
❈۱❈
ماه رویا قصدِ جانِ مردمِ بیدل مکن
کار بر بیچارگانِ ممتحن مشکل مکن
روزگارِ عاشقان و بیدلان برهم زدی
توبههای زاهدان و صالحان باطل مکن
❈۲❈
چشم را رخصت مده بر خونِ ناحق ریختن
زلف را دام از برایِصیدِ بیحاصل مکن
دلبرِ پیمانشکن را عاقبت محمود نیست
در میانِ آن جماعت خویشتن داخل مکن
❈۳❈
عشقت از من برد صبر و عقل و هوش و دین و دل
ترکِ این بیصبر و عقل و هوش و دین و دل مکن
خستگان را نوشدارو ده ز لب بیزهرِ چشم
بر کنارِ آبِ حیوان شربتِ قاتل مکن
❈۴❈
دوش با من گفت ملّاحِ خرد کای بیخبر
آشنایی در محیطِ بحرِ بیساحل میکن
بانگ بر من زد خیالِ دوست کای دشمن پرست
حشو میگوید خرد فرمانِ آن غافل مکن
❈۵❈
یا به رغبت کن نزاری جورِ خوبان اختیار
یا به غفلت بر سرِ کویِ بلا منزل مکن
کامنت ها