حکیم نزاری:روز را دل ز شب ملال گرفت ترک بیهوده قیل و قال گرفت
❈۱❈
روز را دل ز شب ملال گرفت
ترک بیهوده قیل و قال گرفت
بر همین فصل اختصار نمود
دست بردی به اعتبار نمود
❈۲❈
داد شب را ز روی طعنه جواب
که: «ز جام غرور مست خراب
کیست روشن کننده ظلمت؟
کیست صیقل دهنده عصمت؟
❈۳❈
منم اینک به حجت روشن
گو ببینند یا تویی یا من
کعبه بر سیر من کنند قیاس
به من است احتیاج قبله شناس
❈۴❈
حکم شش روز کون مشهور است
در کلام مجید مسطور است
روز محشر به شب نه معروف است
که قیامت به روز موصوف است
❈۵❈
همه خود روز روز می شمرند
طالع سعد و نحس می نگرند
مشرق و مغرب و جنوب و شمال
من گشایم به تیغ دشمن مال
❈۶❈
شهره باشد به هر زبان نامم
نه چو تو ظلم و سیه کامم
گاه مهرم که آفتاب سرور
گاه خورشید گاه چشمه نور
❈۷❈
منم القصّه نیر اعظم
مردم چشم روشن عالم
همه بگذار از که کم باشم
شاہ شمس است من لقب تاشم»
❈۸❈
این بگفت و در سخن دربست
دفع برخاست چون سخن بنشست
کامنت ها