نیما یوشیج:در شب تیره چو گوری که کند شیطانی وندر آن دام دل افسایش را
❈۱❈
در شب تیره چو گوری که کند شیطانی
وندر آن دام دل افسایش را
دهد آهسته صفا،
زیک زیک، زیک زایی
❈۲❈
لحظه ای نیست که بگذاردم آسوده به جا.
بال از او خیسیده
پای از او پیچیده.
شده پرچین اش دامی و من اش دام گوشا.
❈۳❈
معرفت نیست دریغا! در او
آن دل هرزه درا.
که به جای آوردم
وانهد با خود، در راه مرا.
❈۴❈
زیک زیک، زیک زایی
لحظه ای نیست که بگذاردم آسوده به جا.
کامنت ها