گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نیما یوشیج:من چهره ام گرفته من قایقم نشسته به خشکی

❈۱❈
من چهره ام گرفته من قایقم نشسته به خشکی
با قایقم نشسته به خشکی
❈۲❈
فریاد می زنم: « وامانده در عذابم انداخته است
در راه پر مخافت این ساحل خراب و فاصله است آب
❈۳❈
امدادی ای رفیقان با من.» گل کرده است پوزخندشان اما
بر من، بر قایقم که نه موزون
❈۴❈
بر حرفهایم در چه ره و رسم بر التهابم از حد بیرون.
در التهابم از حد بیرون
❈۵❈
فریاد بر می آید از من: « در وقت مرگ که با مرگ
جز بیم نیستیّ وخطر نیست، هزّالی و جلافت و غوغای هست و نیست
❈۶❈
سهو است و جز به پاس ضرر نیست.» با سهوشان
من سهو می خرم از حرفهای کامشکن شان
❈۷❈
من درد می برم خون از درون دردم سرریز می کند!
من آب را چگونه کنم خشک؟ فریاد می زنم.
❈۸❈
من چهره ام گرفته من قایقم نشسته به خشکی
مقصود من ز حرفم معلوم بر شماست: یک دست بی صداست
❈۹❈
من، دست من کمک ز دست شما می کند طلب.
فریاد من شکسته اگر در گلو، وگر فریاد من رسا
❈۱۰❈
من از برای راه خلاص خود و شما فریاد می زنم.
فریاد می زنم!
❈۱۱❈
1331

فایل صوتی مجموعه اشعار قایق

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها