نجمه زارع:کدخدا می گوید از اینجا نرو - یک ناشناس؟ با بهار و گل می آید سال نو یک ناشناس
❈۱❈
کدخدا می گوید از اینجا نرو - یک ناشناس؟
با بهار و گل می آید سال نو یک ناشناس
با خودم می گویم ای شاعر! تو تنها نیستی
توی دنیا هست حتما مثل تو یک ناشناس
❈۲❈
با صدای ساعت قلبم از این پس مایلم
بشمرم این لحظه ها را تا سه! دو! یک! ... ناشناس
می رسد می پرسم ای خوب جنوبی کیستی؟
خیره می ماند و می گوید که: مو؟ یک ناشناس
❈۳❈
آه می دانم که روزی روزگاری می رسد
می رویم آن سوتر از غمها من و ... یک ناشناس
کامنت ها