گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نجمه زارع:خورشید پشت پنجره ی پلکهای من من خسته ام! طلوع کن امشب برای من

❈۱❈
خورشید پشت پنجره ی پلکهای من من خسته ام! طلوع کن امشب برای من
می ریزم آنچه هست برایم به پای تو حالا بریز هستی خود را به پای من
❈۲❈
وقتی تو دل خوشی، همه ی شهر دل خوشند خوش باش هم به جای خودت هم به جای من
تو انعکاس من شده ای ... کوه ها هنوز تکرار می کنند تو را در صدای من
❈۳❈
آهسته تر! که عشق تو جرم است، هیچ کس در شهر نیست با خبر از ماجرای من
شاید که ای غریبه تو همزاد من باشی من... تو... چقدر مثل تو هستم! خدای من!!

فایل صوتی عشق قابیل است (باید دوباره زاده شوم ...) غزل شمارهٔ ۱۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها