گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نجمه زارع:دلی که می کشی از آن عذاب بی رحم است قبول می کنم او بی حساب بی رحم است

❈۱❈
دلی که می کشی از آن عذاب بی رحم است قبول می کنم او بی حساب بی رحم است
خودت از آن دم اول سوال کردی: هست دلت چگونه؟ و دادم جواب: بی رحم است
❈۲❈
تو تشنه سمت دلم آمدی؟ نمی دانی که شاهزاده ی زیبای آب بی رحم است
و گونه های تو سرخند و سوخته گفتی که در ولایتتان آفتاب بی رحم است
❈۳❈
تو کنج خانه نشستی که اعتراض کنی به دختری که در این اعتصاب بی رحم است
من این خدای تورا دیده ام، دعایت را از او نخواه مستجاب، بی رحم است

فایل صوتی عشق قابیل است (باید دوباره زاده شوم ...) غزل شمارهٔ ۲۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها