نوعی خبوشانی:محمد صیقل مرآت بینش نظر پیمای چشم آفرینش
❈۱❈
محمد صیقل مرآت بینش
نظر پیمای چشم آفرینش
شفاعت سنج جرم آباد هستی
قناعت گنج ملک تنگدستی
❈۲❈
فلک گلدستهٔ طرف کلاهش
ملک پروانهٔ شمع نگاهش
حقیقت را گل آغوش پرور
شریعت را لوای دوش پرور
❈۳❈
به خلقت ز انبیا پیشی گرفته
ز سبقت با خدا خویشی گرفته
دلیل قدرو اعجازش همین بس
که رهرو پیش و رهبر آمد از پس
❈۴❈
زبان کج نغمهٔ او را و نعتش
خرد مجذوب مادر زاد نعتش
زبان با ذکر نعتش آشنا نیست
که نعتش جز به دل گفتن روا نیست
❈۵❈
گر استغنای نعت از دل نرنجد
دگر زین مژده دل در دل نگنجد
کجا نعت سزای او توان گفت
خدا شو تا ثنای او توان گفت
❈۶❈
ز شهرستان رحمت بی نصیبم
غریبم یا رسول الله غریبم
تو بیکس دوست من همسایه دشمن
نیا بی تا کسی بیکس تر از من
❈۷❈
ز رحمت زار خویشم ده گیاهی
بهشتی کن گیاهم از نگاهی
گر از ننگم شفاعت ارزشی نیست
تنک سرمایه را آمرزشی نیست
❈۸❈
همین بس کز گنه شرمندگانیم
ارادت سنج امت بندگانیم
گلی از نو بهاران تو دارم
اطاعت داغ یاران تو دارم
کامنت ها