گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عبید زاکانی:جفا مکن که جفا رسم دلربائی نیست جدا مشو که مرا طاقت جدائی نیست

❈۱❈
جفا مکن که جفا رسم دلربائی نیست جدا مشو که مرا طاقت جدائی نیست
مدام آتش شوق تو در درون منست چنانکه یکدم از آن آتشم رهائی نیست
❈۲❈
وفا نمودن و برگشتن و جفا کردن طریق یاری و آئین دل ربائی نیست
ز عکس چهرهٔ خود چشم ما منور کن که دیده را جز از آن وجه روشنائی نیست
❈۳❈
من از تو بوسه تمنی کجا توانم کرد چو گرد کوی توام زهرهٔ گدائی نیست
به سعی دولت وصلت نمیشود حاصل محققست که دولت به جز عطائی نیست
❈۴❈
عبید پیش کسانی که عشق میورزند شب وصال کم از روز پادشاهی نیست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

محمد عارفی
2010-11-30T15:14:01
با سلام فکر می کنم در بیت دوم "مدام آتش شوق تو در درون من است" صحیح باشد.---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
عزیزه جدی
2022-09-01T03:34:57.7721533
در بیت پنجم مصرع دوم : (چو گرد کوی توام ، زهرۀ گدایی نیست ) کلمه گَرد درسته یا گِرد؟