گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عبید زاکانی:ز حد گذشت جدائی ز حد گذشت جفا بیا که موسم عیشست و آشتی و صفا

❈۱❈
ز حد گذشت جدائی ز حد گذشت جفا بیا که موسم عیشست و آشتی و صفا
لبت به خون دل عاشقان خطی دارد غبار چیست دگر باره در میانهٔ ما
❈۲❈
مرا دو چشم تو انداخت در بلای سیاه و گرنه من که و مستی و عاشقی ز کجا
کجا کسیکه از آن چشم ترک وا پرسد که عقل و هوش جهانی چرا کنی یغما
❈۳❈
ز زلف و خال تو دل را خلاص ممکن نیست که زنگیان سیاهش نمی‌کنند رها
دلم ز جعد تو سودائی و پریشانست بلی همیشه پریشانی آورد سودا
❈۴❈
عبید وصف دهان و لب تو میگوید ببین که فکر چه باریک و نازکست او را

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سعید ا
2012-11-23T18:04:58
با سلام عبید هم با تمام فراز و فرود های کلام تلخ وگزندگی شیرینی وحلاوت اشعارش چون تمام شعرا (تقریبا) عشق و عاشق شدن را و رمز عشق یعنی عدم وصال به معشوق را نیکو وصف نموده . دلنشین بود. ممنون