گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عبید زاکانی:سر نخوانیم که سودا زدهٔ موئی نیست آدمی نیست که مجنون پری‌روئی نیست

❈۱❈
سر نخوانیم که سودا زدهٔ موئی نیست آدمی نیست که مجنون پری‌روئی نیست
هرگز از بند و غم آزاد نگردد آن دل که گرفتار کمند سر گیسوئی نیست
❈۲❈
قبله‌ام روی بتانست و وطن کوی مغان به از این قبله‌ام و خوشتر از این کوئی نیست
کس مرا از دل سرگشته نشانی ندهد عجب از معتکف گوشهٔ ابروئی نیست
❈۳❈
میتوان دامن وصلت به کف آورد ولی ای دریغا که مرا قوت بازوئی نیست
هر مرض دارو و هر درد علاجی دارد زخم تیر مژه را مرهم و داروئی نیست
❈۴❈
سر موئی نتوان یافت بر اعضای عبید که در او ناوکی از غمزهٔ جادوئی نیست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

نریمان
2010-11-21T12:33:16
بیت 3 مصراع دوم:بین "قبله ام" و "خوشتر" یک واو عطف جا افتاده است.---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.