عبید زاکانی:نقش روی توام از پیش نظر مینرود خاطر از کوی توام جای دگر مینرود
❈۱❈
نقش روی توام از پیش نظر مینرود
خاطر از کوی توام جای دگر مینرود
تا بدیدم لب شیرین تو دیگر زان روز
بر زبانم سخن شهد و شکر مینرود
❈۲❈
عارض و زلف دو تا شیفته کردند مرا
هرگزم دل به گل و سنبل تر مینرود
مستی و عاشقی از عیب بود گو میباش
«در من این عیب قدیم است و بدر مینرود»
❈۳❈
دوستان از می و معشوق نداریدیم باز
«که مرا بی می و معشوق بسر مینرود»
غم عشقش ز دل خستهٔ بیچاره عبید
گوشهای دارد از آنجا به سفر مینرود
کامنت ها