گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عبید زاکانی:دوش سلطان خیالش باز غوغا کرده بود ملک جان تاراج و رخت صبر یغما کرده بود

❈۱❈
دوش سلطان خیالش باز غوغا کرده بود ملک جان تاراج و رخت صبر یغما کرده بود
برق شوقش از دهانم شعله میزد هر زمان و آتش سودای او قصد سویدا کرده بود
❈۲❈
دیده‌ام دریای خونست و من اندر حیرتم تا خیالش چون گذر بر راه دریا کرده بود
گر چه میزد یار ما لاف وفاداری دل عاقبت بشکست پیمانی که با ما کرده بود
❈۳❈
جان ز من میخواست لعلش در بهای بوسه‌ای بی‌تکلف مختصر چیزی تمنا کرده بود
دردها چون دیر شد نومید روی از ما بتافت هر که روزی دردمندی را مداوا کرده بود
❈۴❈
گر عبید از عشق دم زد پیش از این معذور دار کین گناهی نیست کان بیچاره تنها کرده بود

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها