گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عبید زاکانی:چو زلف خویشتن ناگه برآشفت بتندید و در آن آشفتگی گفت

❈۱❈
چو زلف خویشتن ناگه برآشفت بتندید و در آن آشفتگی گفت
بدان رنجور بی درمان بگوئید بدان مجنون بی‌سامان بگوئید
❈۲❈
چو سودا داری ای دیوانه در سر ز سر سودای ما بگذار و بگذر
نه کار تست این نیرنگ سازی سر خود گیر تا سر در نبازی
❈۳❈
کجا یابی ز وصلم روشنائی پری با دیو کی کرد آشنائی
گدائی با شهی همدوش کی شد گیا با سرو هم آغوش کی شد
❈۴❈
توئی پروانه من شمع دل افروز کجا بر شمع شد پروانه دلسوز
دلت گر ماجرای عشق ورزد درونت گر هوای عشق ورزد

فایل صوتی عشاق‌نامه بخش ۱۱ - خطاب معشوق با قاصد

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها