عبید زاکانی:دریغ آن روزگار شادمانی دریغ آن در تنم زندگانی
❈۱❈
دریغ آن روزگار شادمانی
دریغ آن در تنم زندگانی
کجا رفت آنکه طبعم شادمان بود
امیدم حاصل و بختم جوان بود
کامنت ها