گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عمان سامانی:در بیان تجلی آن ولی اکبر به قابلیت و استعداد فرزند دلبند خود علی اصغر و با دست مبارکش به...

در بیان تجلی آن ولی اکبر به قابلیت و استعداد فرزند دلبند خود علی اصغر و با دست مبارکش به میدان بردن و بدرجه‌ی رفیعه‌ی شهادت رسانیدن و مختصری از مراتب و شئونات آن امام زاده‌ی بزرگوار علیه السلام:
بازم اندر مهد دل طفل جنون
❈۱❈
دست از قنداقه می‌آرد برون مادر طبع مرا از روی ذوق
خوش درآرد شیر، در پستان شوق جمله اطفال قلوب از انبساط
❈۲❈
وقت شد کآیند بیرون از قماط عشرتی از آن هوای نو کنند
از طرب، نشو و نمای نو کنند واگذارند امهات طبع را
❈۳❈
باز آباء کرام سبع را باز وقت کیسه پردازی بود
ای حریف این آخرین بازی بود شش جهت در نرد عشق آن پری
❈۴❈
می‌کند با مهره‌ی دل، ششدری همتی می‌دارم از ساقی مراد
وز در میخانه می‌جویم گشاد همچنین از کعبتین عشق داو
❈۵❈
تا درین بازی نمایم کنجکاو بازیی تا اندرین دفتر کنم
شرح شاه پاکبازان، سر کنم لاجرم چون آن حریف پاک باز
❈۶❈
در قمار عاشقی شد پاکباز شد برون با کیسه‌ی پرداخته
مایه‌یی از جزو و از کل باخته رقص رقصان، از نشاط باختن
❈۷❈
منبسط، از کیسه را پرداختن انقباضی دید در خود اندکی
در دل حق الیقین آمد شکی کاین کسالت بعد حالت از چه زاد
❈۸❈
حالت کل را کسالت از چه زاد؟ پس ز روی پاکبازی، جهد کرد
تا فشاند هست اگر در کیسه گرد چون فشاند آن پاکبازان را، امیر
❈۹❈
گوهری افتاد در دستش، صغیر درة التاج گرامی گوهران
آن سبک در وزن و در قیمت گران ارفع المقدار من کل الرفیع
❈۱۰❈
الشفیع بن الشفیع بن الشفیع گرمی آتش، هوای خاک ازو
آب کار انجم و افلاک ازو کودکی در دامن مهرش بخواب
❈۱۱❈
سه ولد با چارمام و هفت باب مایه‌ی ایجاد، کز پر مایگی
کرده مهرش، طفل دین را دایگی وه چه طفلی! ممکنات او راطفیل
❈۱۲❈
دست یکسر کاینات او را به ذیل گشته ارشاد از ره صدق و صفا
زیر دامان ولایش، اولیا شمه‌یی، خلد از رخ زیبنده‌اش
❈۱۳❈
آیتی، کوثر ز شکر خنده‌اش اشرف اولاد آدم را، پسر
لیکن اندر رتبه آدم را پدر از علی اکبر بصورت اصغرست
❈۱۴❈
لیک در معنی علی اکبرست ظاهراً از تشنگی بیتاب بود
باطناً سر چشمه‌ی هر آب بود یافت کاندر بزم آن سلطان ناز
❈۱۵❈
نیست لایق تر ازین گوهر، نیاز خوش ره آوردی بداندر وقت برد
بر سر دستش به پیش شاه برد کای شه این گوهر به استسقای تست
❈۱۶❈
خواهش آبش ز خاک پای تست لطف بر این گوهر نایاب کن
از قبول حضرتش سیراب کن این گهر از جزع های تابناک
❈۱۷❈
ای بسا گوهر فروریزد به خاک این گهر از اشک‌های پر ز خون
می‌کند الماس ها را، لعلگون آبی ای لب تشنه باز آری بجو
❈۱۸❈
بو که آب رفته باز آری بجو شرط این آبت، بزاری جستن‌ست
ورنداری، دست از وی شستن‌ست

فایل صوتی گنجینة الاسرار بخش ۳۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

نوید کوهی
2019-10-12T18:06:38
سه ولد: موالید سه گانة جماد و نبات و حیوانچارمام: عناصر چهارگانه آب و باد و خاک و آتشهقت باب: سیارات سبعه و هفت گانه.