عرفی:صاحبا عید بر تو میمون باد عید نیز از رخت همایون باد
❈۱❈
صاحبا عید بر تو میمون باد
عید نیز از رخت همایون باد
هر متاعی که ملک تهنیت است
نزد روز و شب تو مرهون باد
❈۲❈
آستانت پناه دورانست
آستینت، کلاه گردون باد
امتناع حصول شوکت تو
نشتر سینه فریدون باد
❈۳❈
انقطاع حیات دشمن تو
جوهر دشنه شبیخون باد
هر شرابی که در خم انشاست
بلب خامه تو مقرون باد
❈۴❈
هر شرابی که در جهان عطاست
از نم خامه تو جیحون باد
علم برفطنت تومفتون است
لوح محفوظ نیز مفتون باد
❈۵❈
صورت از بینش تو ممنون است
عقل فعال نیز ممنون باد
شستشوی لباس گیتی را
عدل نزهتگر تو صابون باد
❈۶❈
خاندان رموز عیسی را
کلک دانشور تو خاتون باد
دوره روزگار دولت تو
جسم و جان با دو لفظ و مضمون باد
❈۷❈
فتنه و حادثات دشمن تو
زخم و خون باد و خواب وافیون باد
لاشه حاسدت بعهد حیات
طعمه کرکسان گردون باد
❈۸❈
مضجع دشمنت بشرط وفات
صدر ایوان ربع مسکون باد
گرنه ظل توابره اش باشد
قاقم صبح شبه اکسون باد
❈۹❈
خون سردی که بر تو جوش زند
از عروق وجود بیرون باد
روح خصمت که زنده در گور است
در ته پای فتنه مدفون باد
❈۱۰❈
آز را دست از سخاوت تو
در گریبان گنج قارون باد
وعده روزگار همت تو
دلش از عمر کوتهی خون باد
❈۱۱❈
ذات پاکت که والی علم است
باج گیر از کمال ذوالنون باد
اسم فردت که میر ابوالفتح است
تاج بخش کلام موزون باد
❈۱۲❈
در تماشای حسن دولت تو
لیلی روزگار مجنون باد
در دیار وجود دشمن تو
عافیت را مزاج طاعون باد
❈۱۳❈
مهر و ماهت بجای لعل و گهر
سوده اندر میان معجون باد
دشمنت خسته باد کو بعبث
جادوی بابلش در افسون باد
❈۱۴❈
حاسدت در مصیبت طالع
تا بمژگان نشسته در خون باد
مطربی را که دشنه مضراب است
سینه دشمن تو قانون باد
❈۱۵❈
عرفی است اینکه سحر می سنجد
نخل تحسینش از تو موزون باد
هر کجا ابر فطرتش بارد
قطره محسود در مکنون باد
❈۱۶❈
هوس تکیه گاه دانش او
خسک بستر فلاطون باد
آفرین باد بر طبیعت او
روی فیض تو نیز گلگون باد
❈۱۷❈
داورا دولتی که لازم تست
می ندانم که گویمش چون باد
گر قدر ، میتواندش افزود
تا حد امتناع افزون باد
❈۱۸❈
ور همین است حد افزایش
جاودان با عیار اکنون باد
گر نخیزد فلک به طاعت تو
کاف کن منفصل تر از نون باد
❈۱۹❈
ختم کردم به این دعا که سرت
سایه پرورد لطف بیچون باد
کامنت ها