عرفی:تبارک الله از این آسمان شتاب کرنگ که نعل آینه رنگش ندیده رنگ درنگ
❈۱❈
تبارک الله از این آسمان شتاب کرنگ
که نعل آینه رنگش ندیده رنگ درنگ
اگر بساحت میدان او در آید غم
وگر گشاده شود از هجوم غم دل تنگ
❈۲❈
در این هوس که رود همعنان او نفسی
شبانه روز زند شاطر سپهر شلنگ
جهنده ای که بگاه جهندگی شاید
که جوهر تنش آید برون ز جامه تنگ
❈۳❈
سبکروی که چنان بردود بزخمه تار
که نغمه لب نگشاید بعرصه آهنگ
اگر کنند مثل طی مساحت اضداد
ز طبع شهد بکامی رود بطبع شرنگ
❈۴❈
وگر کنند بوی نسبت درنگ بسهو
شتاب فهم شود بعد از این زلفظ درنگ
زمانه گفت زهی آسمان قوس و قزح
بزیر سینه او چون بدید رنگین تنگ
❈۵❈
ستاره گفت که اینک سپهر و چشمه مهر
نشانه سم او دید چون بروی النگ
حساب طول عمل در فضای میدانش
چو عرصه ابد است و شماره فرسنگ
❈۶❈
خرد عرایس بکار گفت و منکر شد
ازآنکه دارد از این نام هم بغایت ننگ
منش معارج افکار گفتم و خجلم
ز بهر آنکه نه راضی بود ز رنگ و به رنگ
کامنت ها