گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:چون ز لطف آری ببالین من بیمار گل از پی آرایش تابوت هم بردار گل

❈۱❈
چون ز لطف آری ببالین من بیمار گل از پی آرایش تابوت هم بردار گل
گر بجنت بگذری حاشا که رضوان در رهت سوسن و سنبل بیفشاند بلی ناچار گل
❈۲❈
جلوه کن در روضه تا حوران بدست انفعال از فروغ چهره بر پایت کنند ایثار گل
زاهدا بوی مراد از هر گلی ناید بیاد تا می آلود آوریم از خانه خمار گل
❈۳❈
رحمی ای طالع بروی شاهد امید ما مشت خس تا کی فشانی برفشان یکبار گل
وقت گل سر بر زدن گر از دلم یاد آورند مشت خون گردد کسان را بر سرو دستار گل
❈۴❈
جنت از کونین و باغ حسن از عرفی کز او هر نگاهش را بدامن هست صد خروار گل
عهد داور بین کز آن زلف و چنین حسن غیور میفشاند هر طرف بر خوابگاه یار گل
❈۵❈
داورا باغی است طبع دلفروزم کاندر او غوطه در آتش زند چون مرغ آتشخوار گل
گر بتابد نور خورشید ضمیرم برچمن رازها سازد عیان از پرده عینک وار گل
❈۶❈
در سرود وصف اخلاق تو میریزد برون بلبل طبعم بجای نغمه از منقار گل
در مزاجش ره نیابد خشگی طبع خزان گر زآب طبع من گردد رطوبت دار گل
❈۷❈
بی نزاعش از چه در خوبی مسلم داشتند گر نبرد از حسن طبعم مایه ای در کار گل
آنکه برگی از ریاض جوهر اول بدید گو بیاور باغ طبع عرفی و بشمار گل
❈۸❈
تا نه بیداد خزان در گلشن عالم شود منظر مرجان اساسش تا زمین هموار گل
باد ایوان دماغ و دیده عمر ترا از صفای جوهر و عطر نفس معمار گل

فایل صوتی قصیده‌ها شمارهٔ ۲۹ - تجدید مطلع

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سید مصطفی سامع
2023-11-02T21:26:31.238053
شعر شماره ۷۹رهبر حی  ابتدا کردم به نام قادر دادار گلمطلعم گل  خامه ام گل مصرع واشعار گل حمد گویم قادری را کو بود حی و قدیمذکر او گل شکر او گل  حمد آن بادار گل پس از آن آرم به لب نعت شه لولاک را اصل بستان رسالت احمد مختار گل سرور و سردار کل انبیا خیر البشرراه او گل ، شرع او گل  دین آن دلدار گل  مدح خوانم  از امیرمؤمنان شاه عربکو بود  فتاح خیبر  حیدر کرار گل خوانده  نفس مصطفی اورا به قرآن کبریانص او گل  آیه  گل ام الکتابِ یار گل  زهره زهرای اطهر  پاره قلب رسول عصمتش گل عفتش گل  عترت  اطهار گل صد چو حاتم ریزه خوار سفره مولا حسنبخشش گل جود او گل بذل بی اظهار گل سبط احمد رهبر آزادگان شاه شهیدکربلا در کربلا  گل عشق آن سالار گل سید سجاد امام العارفین  زین العبادورد او گل طاعتش گل سبحه و دستار گل  پنجمین شمع هدایت باقرعلم  لَدُنبینشش گل دانشش گل یاسمن رخسار گل جعفر نیکو لقب صادق بود بحر علوممسلکش گل مشربش گل مذهب سرشار گل موسی کاظم بود فرخنده خو، نیکو صبورحلم اوگل صبر او گل میرخوش کردار گل شاه دین شمس ولایت  هشتمین پیشوا رضا آستان گل روضه گل آن گنبد دوار گل جان جانان خسرو خوبان به عالم شاه جواد رأفتش گل شفقتش گل حب آن سردار گل حجت دهم نقی سلطان دریا دل نقی سالکش گل عارفش گل هادی دیندار گل  عسکری میر امم دارد به سامره مقام نام او گل شان او گل  میمنت آثار گل  رهبر حی قطب دوران مهدی دنیا ودین دوری اش گل غیبتش گل انتظارِ یار گل  سامعا در انتظار او بود هستی همهگر بیاید می شود این گلستان پر بار گل۵-۸-۱۴۰۲فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن