گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:به دل ز رفتن جانم چه عیش هاست، که نیست نکرده جای غمش صد صفا هاست، که نیست

❈۱❈
به دل ز رفتن جانم چه عیش هاست، که نیست نکرده جای غمش صد صفا هاست، که نیست
مرا ز چشم تو هر شیوه ای که باید هست همین نهفته نگه های آشناست، که نیست
❈۲❈
ز فتنه های جمال تو هر که بود رمید کنون رمیده ز حسنت همین حیاست، که نیست
دلی که چشم تو بیمارش از کرشمه نکرد به ناز بالش غم تکیه اش سزاست، که نیست
❈۳❈
نهاد مرهم لطفی به دل که در دو جهان به غیرت از دل چاکم همین وفاست، که نیست
پس از ملال در آمد یه سینه، یار و بگفت که نیم جان تو عرفی کجاست، که نیست

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۴۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها