گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:کو فنا تا زخم‌ها شمشیر بر مرهم نهند بی‌خودی و هوشمندی سر به پای هم نهند

❈۱❈
کو فنا تا زخم‌ها شمشیر بر مرهم نهند بی‌خودی و هوشمندی سر به پای هم نهند
عمر فرصت کوته است و دست یغمایی دراز تنگ‌چشمان را بگو تا برگ عشرت کم نهند
❈۲❈
گر فشانم دُرد دَردی بر دل آسودگان تهمت بیداری صد شور از ماتم نهند
اشک‌ریزان ترا نازم که از لخت جگر یک چمن گل در کنار قطرهٔ شبنم نهند
❈۳❈
رحمتش در فعل داروخانه را خندان کند زخم‌ها را تا به چاک جامه‌ها مرهم نهند
اهل دل عرفی اگر یابند فرمان طرب قصر شادی را بنا هم در زمین غم نهند

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۷۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

رسته
2012-05-05T20:12:36
متن غزل مطابق نسخۀ انصاری:کو فنا تا زخم ها شمشیر بر مرهم نهندبیخودی و هوشمندی سر به پای هم نهندعمر فرصت کوته است و دست یغمایی درازتنگ چشمان را بگو تا برگ عشرت کم نهندگرفشانم دود دَردی بر دل آسودگانتهمت بیداری صد سوز بر ماتم نهندرحمتش گر فضل دارد خانه را خندان کندزخم ها را تا به چاک جامه ها مرهم نهنداشک ریزان ترا نازیم کز لخت جگریک چمن گل در کنار قطرۀ شبنم نهنداهل دل عرفی اگر یابند فرمان طربقصر شادی را بنا هم در زمین غم نهند
پیرایه یغمایی
2011-03-23T10:40:34
نادرست:گرفشانم دُرد دَردی بر دل آسودگانتهمت بیداری صد شور از ماتم نهنددرست: گرفشانم دُرد دَردی بر دل آسودگان تهمت بی دردی صد سور بر ماتم نهند
پیرایه یغمایی
2011-03-23T10:41:41
نادرست:اشک ریزان ترا نازم که از لخت جگریک چمن گل در کنار قطره ی شبنم نهنددرست: اشک ریزان ترا نازیم کز لخت جگر یک چمن گل در کنار قطره ی شبنم نهند
پیرایه یغمایی
2011-03-23T10:43:04
نادرست:رحمتش درفعل داروخانه را خندان کندزخم ها را تا به چاک جامه ها مرهم نهنددرست: رحمت اش گر فضل دارد، خانه را خندان کند زخم ها را تا به چاک جامه ها مرهم نهند
پیرایه یغمایی
2011-03-23T10:44:25
نادرست:اهل دل عرفی اگر یابند فرمان طربقصر شادی را بنا هم در زمین غم نهنددرست:اهل دل عرفی اگر یابند فرمان طرب قصر شادی را بنا بر شاهراه غم نهند