گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:ما کسی را نشناسیم که غم نشناسد هست بیگانه مرا آن که الم نشناسد

❈۱❈
ما کسی را نشناسیم که غم نشناسد هست بیگانه مرا آن که الم نشناسد
من و آن غمزه که چون تیغ برآرد ز میان طایر بتکده و مرغ حرم نشناسد
❈۲❈
شرم باد از صنمی، برهمنی را که اگر در حرم دیده گشاید به صنم، نشناسد
یا رب آن کس که کند تهمت شادی بر من تا ابد کام دلش لذت غم نشناسد
❈۳❈
با شهیدان شهادت که غم راز لبم زخم ما مرهم و الماس به هم نشناسد
دل عرفی بود آسوده ز هر بود و نبود دو جهانی که وجود است، عدم نشناسد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۸۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

محمد
2017-01-22T16:26:11
طبق نسخه ای که دانشگاه تهران چاپ کرده، بیت پنجم مصراع اولش غلطه