گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:گره در کام دل از بخت زبون نگشاید گره از رشتهٔ ما سحر و فسون نگشاید

❈۱❈
گره در کام دل از بخت زبون نگشاید گره از رشتهٔ ما سحر و فسون نگشاید
سینه بر تیغ مزن، یک نگه از دوست طلب که ز هر موی تو صد چشمهٔ خون نگشاید
❈۲❈
آن که می کفت منم کار فروبسته گشای اینک آورده ام عقده، کنون نگشاید
چشم بر ناوک آنیم که آهوی حرم به کمان آید و بر صید زبون نگشاید
❈۳❈
جای آن است که گر صبر کنم با این درد که به طعنم لب ارباب سکون نگشاید
نوحه در سینه نمی گنجد و لب ها بسته لب این طایفه از زمزمه چون نگشاید
❈۴❈
آشکارا اگرم تیغ زند غیرت عشق از برون پرده نبندد، ز درون نگشاید
بنمایم به تو دل های ملامت در بند هرگز این سلسهٔ غالیه گون نگشاید
❈۵❈
عرفی آمد دگر ای همنفسان، کز غم و درد بر دل ما در آشوب و جنون نگشاید

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۹۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها