عرفی:هر چند دست و پا زدم آشفته تر شدم ساگن شدم ، میانهٔ دریا کنار شد
❈۱❈
هر چند دست و پا زدم آشفته تر شدم
ساگن شدم ، میانهٔ دریا کنار شد
جز با گریستن مژهٔ در جهان نبود
آن همه ز حرص دیدهٔ من ناگوار شد
❈۲❈
عرفی بسی ملاف که بر چرخ تاختم
مردی کنون بتاز که بختت سوار شد
کامنت ها