عرفی:از تو نوشت و داد دل آرمیده را غم نامه های شسته و صد ره دریده را
❈۱❈
از تو نوشت و داد دل آرمیده را
غم نامه های شسته و صد ره دریده را
شادم که در تپیدن خاصی فکنده ام
هر ذره از وجود دل آرمیده را
❈۲❈
الماس ریزه کس نخرد در دیار عشق
کانجا به توتیا نبود صلح دیده را
آورده ام به کف سر زلفی که بر دلم
شب کرده صبح عافیتی نادمیده را
❈۳❈
عرفی به زیر تیع مشو مضطرب که هست
اجری دگر شهید به خون تپیده را
کامنت ها