عرفی:گر دل اهل حقیقت در راز افشاند زاهد از دامن دل گرد مجاز افشاند
❈۱❈
گر دل اهل حقیقت در راز افشاند
زاهد از دامن دل گرد مجاز افشاند
همت این است که با این همه امید، دلم
آستین بر اثر عجز ونیاز افشاند
❈۲❈
عرق شبنم خلد است هر آن قطرهٔ خوی
که سمند تو نگاه تک و تاز افشاند
چه عجب کز دل محمود فروریزد خون
گر صبا سلسلهٔ زلف ایاز افشاند
❈۳❈
گر نه اظهار شفق می کند از کشتن صید
خون مرغان ز چه در چنگل باز افشاند
جای رحم است به عرفی، که بسی بی اثر است
اشک گرمی که به شبهای دراز افشاند
کامنت ها