گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:هر که حرصش گام زد، کامش روا هرگز نشد هر که سلطان قناعت شد، گدا هرگز نشد

❈۱❈
هر که حرصش گام زد، کامش روا هرگز نشد هر که سلطان قناعت شد، گدا هرگز نشد
کام جانم درمیان آب و آتش حاضر است هر که با همت برآید بینوا هرگز نشد
❈۲❈
بندهٔ تمکین دل گردم که در راه وفا سیل غم هر چند افزون شد، ز جا هرگز نشد
نی همین دل یافتست از کعبهٔ عشقت صفا هر چه در این چشمه شستم بی صفا هرگز نشد
❈۳❈
هرگزت در دل نیاید کاین پریشان روزگار شرمسار از یک نگاه آشنا هرگز نشد
بس که این درد از من و دل دشمن آسایش است صد مرض به گشت مجنون را ، شفا هرگز نشد
❈۴❈
در هوای پارسایی، عرفی از هر معصیت گشت صد ره تایب، اما پارسا هرگز نشد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۶۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها