گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:بیار باده که جانم دمی ز ناله بر آید هزار زمزمه از دل به یک پیاله بر آید

❈۱❈
بیار باده که جانم دمی ز ناله بر آید هزار زمزمه از دل به یک پیاله بر آید
بشوی نامهٔ دانش، بجو رسالهٔ مستی بود که فال مراد تو زین رساله بر آید
❈۲❈
بنوش جامی و آسوده شو ز وسوسهٔ غم چه غم خوری که چه سان کارت از حواله برآید
مچش که شعبدهٔ میزبان دهر بلند است اگر به زهرنیالوده یک پیاله برآید
❈۳❈
بدین جمال اگر بگذری به سوی گلستان ز گلبنش گل و برگ هزار ساله برآید
به مطلبی نفکندست سایهٔ همت، عرفی که از قبول دعاها ز دست هاله برآید

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۸۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

شبدیز
2011-01-03T15:15:56
مصرع دوم بیت دوم اشکال داره یه هجا زیلد تره فکر کنم!---پاسخ: با تشکر، «از این» با «زین جایگزین شد.
ایلیا
2017-01-18T17:21:44
مصرع اول بیت آخر به گمانم مشکل داره و باید اینطوری باشهبه مطلبی نفکنده ست سایه،همت ِِ عرفی...
م ، س
2017-01-18T18:23:33
به نظر من نیز درست میگویی ایلیای گرامیبه مطلبی نفکندست سایه ، همتِ عرفیمانا باشی