گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:کدام لحظه دلم گرد غم نمی گردد هلاک درد و فدای الم نمی گردد

❈۱❈
کدام لحظه دلم گرد غم نمی گردد هلاک درد و فدای الم نمی گردد
گدام زهر بلا درسفال می ریزم که آب در دهن جام جم نمی گردد
❈۲❈
فغان که از خرد و عشق کرده ایم قبول دو کارخاه که همراه هم نمی گردد
هوای صومعه را نیست نشئهٔ گردی گه هیچ بندی و مستی علم نمی گردد
❈۳❈
هزار جلوهٔ دریغ از دلم که خرمن عشق به خوشه چینی آئینه کم نمی گردد
چرا رفیق شهیدان نمی شود عرفی مگر روانه به شهر عدم نمی گردد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۹۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها