گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:به دیر آی از حرم صوفی که می برقع گشود اینجا از آنجا آن‌که می‌جویی به می‌خواران نمود اینجا

به دیر آی از حرم صوفی که می برقع گشود اینجا
از آنجا آن‌که می‌جویی به می‌خواران نمود اینجا
❈۱❈
به جان رنگی که اینجا در دل اسلامیان بینی مغان را نیز بود اما صفای می زدود اینجا
محبت شمع بزم قدس و ما پروانهٔ بیرون چه حال است این نمی‌دانم چراغ آنجا و دود اینجا
❈۲❈
بیا در زمرهٔ رندان به بی‌باکی و می درکش که بدمستی نمی‌داند به‌جز فریاد عود اینجا
به هر سو می‌روم بوی چراغ کشته می‌آید مگر وقتی مزار کشتگان عشق بود اینجا
❈۳❈
نوای نغمهٔ منصور، عرفی، نغز می‌دانی ولی تن زن که خاموش‌اند ارباب شهود اینجا

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

رسته
2012-05-06T06:02:36
متن غزل از روی نسخۀ انصاری:به دیر آ از حرم صوفی که می برقع گشود این جااز آن جا آن که می جویی به می خواران نمود این جاهمان زنگی که آن جا در دل اسلامییان بینیمغان را نیز بود اما صفای می زدود این جابیا در زمرۀ رندان، درآ بی باک و می در کشکه بد مستی نمی داند به جز فریاد عود این جامحبت شمع بزم قدس و ما پروانه از بیرونچه حال است این نمی دانم، چراغ آن جا و دود این جابه هر سو می روم بوی چراغ کشته می آیدمگر وقتی مزار کشتگان عشق بود این جانوای نغمه ی منصور ، عرفی، نغز می دانیولی تن زن که خاموشند ارباب شهود این جا