گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:دل بشد فرزانه و عقل از فسون دلگیر شد مُلک شوقم را فریبت از پی تعمیر شد

❈۱❈
دل بشد فرزانه و عقل از فسون دلگیر شد مُلک شوقم را فریبت از پی تعمیر شد
نسبت دل با خودم دیدم، بسی کم مایه بود بر جنون افزودمش تا قابل زنجیر شد
❈۲❈
یافتم تعبیر رنگی چون به بالینم نشست گر چه استغنای حسنش مانع تغییر شد
کیست تا گوید به شیرین کز هوای جلوه ات آب چشم کوهکن داخل به جوی شیر شد
❈۳❈
گر تو را بی مهر گفتم، شکوه مقصودم نبود شکر درد خویش گفتم که بی تاثیر شد
بس که تابوتم گرانبار از دل پر حسرت است خلقی از همراهی تابوت من دلگیر شد
❈۴❈
با وجود آن که جرم از جانب عرفی نبود بی زبانی بین که قایل به صد تقصیر شد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳۰۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حمید زارعیِ مرودشت
2016-10-30T03:02:03
بیت پنجم:.گر تو را بی مهر گفتم، شکوه مقصودم نبودشکر درد خویشتن گفتم که بی تاثیر شد.بیت آخر:.با وجود آن که جرم از جانب عرفی نبودبی زبانی بین که چون قایل به صد تقصیر شد