گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:باز شاهین امیدم اوج پروازی کند لیک شوقم در هوای وصل شهبازی کند

❈۱❈
باز شاهین امیدم اوج پروازی کند لیک شوقم در هوای وصل شهبازی کند
تا نشانی هست در راه، از سم گلگون فیض بانگ بر شبدیز جان زن که سبکبازی کند
❈۲❈
با هوسناکان نفاق آمیز دارم صحبتی عندلیب قدس با زاغان هم آوازی کند
دین اگر این است که این جمع پرشان را بود برهمن بر اهل دل شاید که طنازی کند
❈۳❈
راز عشق از این تراوش می کند، از من مرنج گر بود روح الامین محرم، که غمازی کند
صحبت بیگانه بندد، دست شوخی های عشق عشق را در پرده بر، تا با دلت بازی کند
❈۴❈
فوج شادی را به خون افکنده است، دیگر دل کجاست کآفرین بر دست و تیغ عرفی غازی کند

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳۰۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حمید زارعیِ مرودشت
2016-11-01T12:17:40
صحیح:فوج شادی را به خون افکنده، دیگر دل کجاستکآفرین بر دست و تیغ عرفی غازی کند