گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:دگر دلم ز می تازه مست می گردد ر صیت مستی ام، آوازه مست می گردد

❈۱❈
دگر دلم ز می تازه مست می گردد ر صیت مستی ام، آوازه مست می گردد
کلید میکده ها را به من دهید، که من نه آن کنم که به اندازه مست می گردد
❈۲❈
خراش نغمه دهد می، گمان مبر که دلم به شامِ مشعله آوازه مست می گردد
چنان سرشتهٔ کیفیت ام که از نفسم خمار بیخود و خمیازه مست می گردد
❈۳❈
کدام قافله عزم دیار حسن نمود که فتنه بر در دروازه مست می گردد
از آن شراب که مجنون فشاند بر لیلی هنوز محمل و جمّازه مست می گردد
❈۴❈
خراب زمزمهٔ تازهٔ توام عرفی عقل از این نفس تازه مست می گردد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳۱۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حمید زارعیِ مرودشت
2016-11-01T17:35:52
خراب زمزمهٔ تازهٔ توام عرفیکه عقل از این نفس تازه مست می گردد