عرفی:گر نیم قطره ز دهان سبو چکد بال فرشته فرش کنم که بر او چکد
❈۱❈
گر نیم قطره ز دهان سبو چکد
بال فرشته فرش کنم که بر او چکد
امید را بکُش، به نهانی، که تا ابد
اشگ مصیبت از مژهٔ آرزو چکد
❈۲❈
بعد از هلاک گر بفشارند خاک من
هم خون دل تراود و هم آبرو چکد
آن تشنگی به عشق فروشم که تا ابد
آب حیات از دم شمشیر او چکد
❈۳❈
عرفی درآ به نوحه که بسیار بی غمم
باشد ز دیده قطرهٔ اشکی فرو چکد
کامنت ها