عرفی:ز کوی عشق مَلَک دلشکسته میآید مسیح میرود آنجا و خسته میآید
❈۱❈
ز کوی عشق مَلَک دلشکسته میآید
مسیح میرود آنجا و خسته میآید
شهید ناوک آنم که چون رود به شکار
غزال قدس به فتراک بسته میآید
❈۲❈
زمانه گلشن عیش که را به یغما داد
که گل به دامن ما دستهدسته میآید
هجوم درد بدان گونه بسته راه نفس
که بر لبم ز درون خسته خسته میآید
❈۳❈
هوس به همت عرفی مگر شبیخون زد
که زخمدار و به محمل نشسته میآید
کامنت ها