عرفی:خوشا کسی دم آب بی شراب نخورد دمی که جام شراب نداشت، آب نخورد
❈۱❈
خوشا کسی دم آب بی شراب نخورد
دمی که جام شراب نداشت، آب نخورد
ز نقص تشنه لبی دان، به عقل خویش مناز
دلت فریب گر از جلوهٔ شراب نخورد
❈۲❈
کسی ارادهٔ جولان عافیت ننمود
که زخم تیر بلا پای در رکاب نخورد
رود به چشمهٔ حیوان و تشنه لب باز آید
کسی که از دم عشق تو آفتاب نخورد
❈۳❈
چه روستایی بی مشربی است این عرفی
که توبه کرد و می از دست آفتاب نخورد
کامنت ها