گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:چه گرمی است که در سر شراب می سوزد چه آتش است که در دیده خواب می سوزد

❈۱❈
چه گرمی است که در سر شراب می سوزد چه آتش است که در دیده خواب می سوزد
کسی که برق محبت در او زند آتش ز تاب سایهٔ او آفتاب می سوزد
❈۲❈
کنون که آتش می جمع شد به آتش حسن مپوش چهره که ناگه نقاب می سوزد
مرا چه جرم که آتش فتد به زهد و صلاح که این متاع ز برق شباب می سوزد
❈۳❈
یکی است آتش و آب حیات در وقتی که گرمی جگر تشنهٔ آب می سوزد
ز روی گرم وفا می جهد برقی که در عنان صبوری شتاب می سوزد
❈۴❈
خدای را بنشانید آتش عرفی که توبه کرد و ز ذوق شراب می سوزد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳۵۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها