گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:بیا که نغمه گشایان نفس به نی بستند پیاله را به لب شیشه های می بستند

❈۱❈
بیا که نغمه گشایان نفس به نی بستند پیاله را به لب شیشه های می بستند
دلی که مایهٔ آزادگیست، بی دردان به ذوق سلطنت روم و ری بستند
❈۲❈
فسانه ها که به بازیچه روزگار سرود کسان به مسند جمشید و تاج کی بستند
بیا به ملک قناعت که دردسر نکشی ز قصه ها که به همت فروش طی بستند
❈۳❈
دلم به فصل خزان زاد و در بهاران مرد ببین که کی در هستی گشاد و کی بستند
چو یاسمین خود ای باغ وصل خندان باش که بلبلان تو دست خزان و دی بستند
❈۴❈
کلید توبه خریدم برای قفل بهشت ولی چه سود که دستم به جام می بستند
بگو ز عرفی مجنون به لیلی ای محرم که بر اسیر تو راه طواف حی بستند

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳۶۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سید احمد مجاب
2017-05-15T09:59:28
دلی که مایهٔ آزادگیست، بی دردانبه ذوق سلطنت روم و (ملک) ری بستند