گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:بزم وصلت دیده ام، آن زهر در جام است و بس می شنیدم شربت لطفی، همین نام است و بس

❈۱❈
بزم وصلت دیده ام، آن زهر در جام است و بس می شنیدم شربت لطفی، همین نام است و بس
دانه می ریزد، تغافل می کن و می بین نهان شیوهٔ صیاد پی افکندن دام است و بس
❈۲❈
جلوهٔ ناز از هزاران شیوهٔ خوبی یکیست خوبی قامت نه رعنایی اندام ست و بس
تا نیابی رهبری گام طلب در ره منه کز در دیر مغان تا کعبه یک گام است و بس
❈۳❈
شرم دار ای مدعی، بشناس گوهر از سفال لب فروبندیم اگر مقصود ابرام است و بس
عالم مهر و محبت را طلوع مهر نیست کس نشان ندهد ز صبح آن جا، همین شام است و بس
❈۴❈
در غمت هر ذره ام صد غوطه در لذت زند زین ثمر نی صاحب لذت همین کام است و بس
عرفی انجام غمت از رهروان دل مجوی آن چه در این ره نخواهی دید سرانجام است و بس

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳۸۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سعید سلطانی
2014-12-02T22:04:38
بسیار بسیار عالی و دلنشین و پرمفهوم بود این غزل...درود بر عرفی شیرازی و درود بر شما که مجموعه ی بی نظیری گردآوری کردید.در مصرع دوم بیت آخر ((سرانجام)) می بایست با ((انجام)) جایگزین بشه.