گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:آن گه که تو باشی در مردن نگرانش با صد هوس از دل نرود حسرت جانش

❈۱❈
آن گه که تو باشی در مردن نگرانش با صد هوس از دل نرود حسرت جانش
دل بهر هلاک از تو طلب کرد نگاهی غافل که دهد عمر ابد لذت جانش
❈۲❈
بی بهره شهید تو که از پرسش محشر از حیرت حسن تو بود لال زبانش
خونی که طلب می رود از جامهٔ یوسف عشق آورد از دیدهٔ یعقوب نشانش
❈۳❈
زان غمزه هلاکم که اجل بهر شکاری چون تیر ستاند بگذارد به کمانش
دیریست که جان رفته و من گرم تپیدن تا باز کشد لذت نظاره عنانش
❈۴❈
فردا نکند جان به شهید ستمت صلح از شومی دل بس که ستم رفت به جانش
من زایر دیری که به بازیچه ملایک جویند رهی در دل ترسا بچه گانش

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳۸۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها