گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:تا برده‌ام به مدرسهٔ عشق رخت خویش دارم وظیفه از جگر لخت‌لخت خویش

❈۱❈
تا برده‌ام به مدرسهٔ عشق رخت خویش دارم وظیفه از جگر لخت‌لخت خویش
مخمور خامشی‌ام، فراموش کرده‌ایم هم عهدهای ساقی و هم روی سخت خویش
❈۲❈
شاهی که ظلم را به میانجی عنان دهد تیغ عدوی ملک رساند به تخت خویش
مهلت مجو که بیشتر از عهد غنچگی گل باز بسته بود ز شاخ درخت خویش
❈۳❈
گر دولت این بود که به درویش داده‌اند باید گریستن، جم و کی را، به تخت خویش
عرفی هنوز مدحت دون‌همتان مکن توفان چو تند شد تو مینداز رخت خویش

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳۹۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها