گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:بحمدالله که جان دادم بدان تلخی ز بیدادش که از من، تا قیامت، لذت آن می دهد یادش

❈۱❈
بحمدالله که جان دادم بدان تلخی ز بیدادش که از من، تا قیامت، لذت آن می دهد یادش
به راهش مشت خاکی از وجودم مانده و شادم که نتواند ز بس گرمی به نزدیک آمدن بادش
❈۲❈
دم مردن ز بیم آن دهد کامم که بعد از من کند ناگه غم ناکامی ام ره در دل شادش
مگو کز سلطنت پرویز شهرت یافت در عالم که دارد در جهان مشهور هم چشمی فرهادش
❈۳❈
نبود این تیز دستی ها اجل را پیش ازین عرفی مگر تعلیم ترک غمزهٔ او کرد ارشادش

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۰۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها