عرفی:وقت آن است که افیون به شراب اندازیم دو جهان را به یکی جرعه خراب اندازیم
❈۱❈
وقت آن است که افیون به شراب اندازیم
دو جهان را به یکی جرعه خراب اندازیم
دلم از صوت تذروان بهشتی نگشود
گوش بر نالهٔ مرغان کباب اندازیم
❈۲❈
ای که بر زشتی من خنده زنی، باش که من
بخرم دستی و از چهره نقاب اندازیم
گل فشانند به بستر همه چون عرفی و من
مشت خس چینم و در جامهٔ خواب اندازیم
کامنت ها