گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:دل و جان بردگی بودند و من افسانه شان کردم چراغ خانقاه شیخ و آتش خانه شان کردم

❈۱❈
دل و جان بردگی بودند و من افسانه شان کردم چراغ خانقاه شیخ و آتش خانه شان کردم
ز بیم هجر و امید وصال آشفته دل بودم ز حیرت آشنا گشتم، ز خود بیگانه شان کردم
❈۲❈
ز سوز مهوشان درد چندان سوختم خود را که بر شمع مزار خویش پروانه شان کردم
سبوها دوش در مستی شکستم، لیک یک یک را دگر بر چیدم و بوسیدم و پیمانه شان کردم
❈۳❈
به بزم بی غمان دوشینه بودم میهمان، عرفی ز بس کز بهر دل بگریستم دیوانه شان کردم

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۵۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها