گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:با دل چو گویم حرف او، طوفان فریادش کنم تاب نفاقم نیست هم، کز دل نهان یادش کنم

❈۱❈
با دل چو گویم حرف او، طوفان فریادش کنم تاب نفاقم نیست هم، کز دل نهان یادش کنم
شیرین به خسرو بست دل، عشق از ره ناموس گفت آن به که زخم تیشه ای در کار فرهادش کنم
❈۲❈
از رنگ و بو دورم ولی، در روضه بهر باغبان با یاسمن ورزم ادب، تعظیم شمشادش کنم
هر کس به دل دستی زند تا یابد آسایش ز غم من دست غم بر دل نهم کز راحت آزادش کنم
❈۳❈
از بهر افسون دلم، عیسی نه ای آگه، که من این مشت خاک سوخته، در دامن بادش کنم
بیم است که از باران شید، از هم بریزد صومعه از خشت خم وز درد می، تعمیر بنیادش کنم
❈۴❈
ز آمیزش غم با دلت، خوش می گذارد بی غمی عرفی بمیر از ذوق غم، تا زین خبر شادش کنم

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۶۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها