گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:تا کی دهم به دست تماشا زمام چشم فالی زنم که گریه بر آید بنام چشم

❈۱❈
تا کی دهم به دست تماشا زمام چشم فالی زنم که گریه بر آید بنام چشم
ای گریه بی مضایقه از در درآ که من هر دم به خون دل بنویسم سلام چشم
❈۲❈
از بس که حیرت آمد و بیگانگی فزود امشب خیال دوست نگردید رام چشم
صد نوحه هست بر لب و نسپرده راه گوش صد گریه هست در دل و نشنیده نام چشم
❈۳❈
عرفی فسرده چون نبود مجلسم که باز خالی است شیشهٔ دل و خشک است جام چشم

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۸۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها